سلامتی همه باحالا
درباره وبلاگ


سلام به همه اتون خیلی دوستون دارم امیدوارم بهتون خوش بگذره

پيوندها
ردیاب جی پی اس ماشین
ارم زوتی z300
جلو پنجره زوتی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سلامتی همه باحالا و آدرس دنج.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.










نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 22
بازدید هفته : 28
بازدید ماه : 28
بازدید کل : 16614
تعداد مطالب : 99
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


رمز عبور ط±ظ…ط² ط¹ط¨ظˆط±
نويسندگان
pardis

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
جمعه 30 فروردين 1392برچسب:, :: 14:46 :: نويسنده : pardis

خدایا خدا جون خواهش میکنم بازدید این وبلاگو بالا ببر هرکی میاد اینجا نظر بده

 

امین.

 

 

 

 

 
جمعه 30 فروردين 1392برچسب:, :: 14:45 :: نويسنده : pardis

 

از یک عاشقِ شکست خورده پرسیدم: 
بزرگ ترین اشتباه؟ گفت: عاشق شدن... 
گفتم: بزرگ ترین شکست؟ گفت: شکستِ عشق... 
گفتم: بزرگ ترین درد؟ گفت: از چشمِ معشوق افتادن... 
گفتم: بزرگ ترین غصه؟ گفت: یک روز چشم های معشوق رو ندیدن... 
گفتم: بزرگ ترین ماتم؟ گفت: در عزای معشوق نشستن...
 گفتم: قشنگ ترین عشق؟ گفت: شیرین و فرهاد...
 گفتم: زیباترین لحظه؟ گفت: در کنارِ معشوق بودن... 
گفتم: بزرگ ترین رویا؟ گفت: به معشوق رسیدن...
 پرسیدم: بزرگ ترین آرزوت؟ اشک توی چشماش حلقه زد و با نگاهی سرد گفت:
مرگ مرگ مرگ....


ادامه مطلب ...
 
جمعه 30 فروردين 1392برچسب:, :: 14:40 :: نويسنده : pardis

 

صبح که داشتم بطرف دفترم می رفتم سکرترم بهم گفت: صبح بخیر آقای رئیس، تولدتون مبارک! از حق نمیشه گذاشت، احساس خوبی بهم دست داد از اینکه یکی یادش بود.

تقریباً تا ظهر به کارام مشغول بودم. بعدش منشیم درو زد و اومد تو و گفت: میدونین، امروز هوای بیرون عالیه؛ از طرف دیگه امروز تولدتون هست، اگر موافق باشین با هم برای ناهار بریم بیرون، فقط من و شما!

خدای من این یکی از بهترین چیزهائی بوده که میتونستم انتظار داشته باشم. باشه بریم. برای ناهار رفتیم و البته نه به جای همیشه‌گی. برای نهار بلکه باهم رفتیم یه جای دنج و خیلی اختصاصی. اول از همه دوتا مارتینی سفارش داده و از غذائی عالی در فضائی عالی تر واقعاً لذت بردیم.

وقتی داشتیم برمی‌گشتیم، مشیم رو به من کرده و گفت: میدونین، امروز روزی عالی هست، فکر نمی‌کنین که اصلاً لازم نباشه برگردیم به اداره؟ مگه نه؟ در جواب گفتم: آره، فکر میکنم همچین هم لازم نباشه. اونم در جواب گفت: پس اگه موافق باشی بد نیست بریم به آپارتمان من.

وقتی وارد آپارتمانش شدیم گفتش: میدونی رئیس، اگه اشکالی نداشته باشه من میرم تو اتاق خوابم. دلم میخواد لباس مناسبی بپوشم تا امروز همیشه به یادتون بمونه شما هم راحت باشید راحت راحت .

در جواب بهش گفتم خواهش می کنم. اون رفت تو اتاق خوابش و بعداز حدود یه پنج شش دقیقه‌ای برگشت. با یه کیک بزرگ تولد در دستش در حالی که پشت سرش همسرم، بچه‌هام و یه عالمه از دوستام هم پشت سرش بودند که همه با هم داشتند آواز «تولدت مبارک» رو می‌خوندند.

... در حالیکه من اونجا... رو اون کاناپه نشسته بودم... لخت مادرزاد!!!


 

 
جمعه 30 فروردين 1392برچسب:, :: 14:33 :: نويسنده : pardis
 
پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, :: 13:38 :: نويسنده : pardis

 

یک روز می بوسمت !
یک روز که باران می بارد،
یک روز که چترمان دو نفره شده
یک روز که همه جا حسابی خیس خیس است ،
یک روز که گونه هایت از سرما سرخ سرخ شده ،
ارامتر از هر چه تصورش کنی ،
...... اهسته می بوسمت....!!!

عکس عاشقانه جدید love 2013



ادامه مطلب ...
 
پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, :: 13:39 :: نويسنده : pardis

 

دلم برات تنگ شده      اما من...

              من میتونم این دوری رو تحمل کنم...          

 میدونی چرا؟؟

 آخه... جای نگاهت رو نگاهم مونده... هنوز عطر دستات رو از دستام میتونم استشمام کنم...

 رد احساست روی دلم جا مونده ... میتونم تپشهای قلبت رو بشمارم.... چشمای بیقرارت هنوزم دارن باهام حرف میزنن...

آره! خودت میدونی....میدونی که همیشه با منی....میدونی که تو، توی لحظه لحظه های من جاری هستی... آخه...تو، توی قلب منی...آره! تو قلب من... برای همینه که همیشه با منی...برای همینه که حتی یه لحظه هم ازم دور نیستی... برای همینه که میتونم دوریت رو تحمل کنم...آخه هر وقت دلم برات تنگ میشه...هر وقت حس میکنم دیگه طاقت ندارم....دیگه نمیتونم تحمل کنم...دستامو میذارم رو صورتم و یه نفس عمیق میکشم....دستامو که بو میکنم مست میشم...مست از عطر ت. 

صدای مهربونت رو میشنوم ...و آخر همهء اینها... به یه چیز میرسم... به عشق و به تو... آره...به تو....اونوقت دلتنگیم بر طرف میشه...اونوقت تو رو نزدیکتر از همیشه حس میکنم....اونوقت دیگه تنها نیستم

حالا من این تنهایی رو خیلی خیلی دوسش دارم.. به این تنهایی دل بستم...حالا میدونم که این تنهایی خالی نیست...پر از یاد عشقه.. پر از اشکهای گرم عاشقونه

 

 
پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, :: 13:30 :: نويسنده : pardis

 

برای تو زندگی میکنم ، به عشق تو زنده هستم ، اگر نباشی دیگر نیستم
تویی که بودنت به من همه چیز میدهد، هر جا بروی دلم به دنبال تو میرود…
عشق تو ، حضور تو، به من نفس میدهد هوای بودنت
این دیگر اولین و آخرین بار است که دل بستم ، نه به انتظار شکستم ، نه منتظر کسی دیگر هستم
تو در قلبمی و تنها نیستی ، تو مال منی و همه زندگی ام هستی…
همین که احساس کنم تو را دارم ، قلبم تند تند میتپد ، به عشق تو میگذرد روزهای زندگی ام…
به عشق تو می تابد خورشید زندگی ام ، به عشق تو آن پرنده میخواند آواز زندگی ام
و این است آغاز زندگی ام ، گذشته ها گذشته ، با تو آغاز کردم و با تو میمیرم….
به هوای تو آمدن در این هوای عاشقانه چه دلنشین است ، به هوای تو دلتنگ شدن و اشک ریختن کار همیشگی من است
بودنم به عشق بودن تو است ، اگر اینجا نشسته ام به عشق این انتظار است
در انتظار توام ، تا فردا ، تا هر زمان که بخواهی چشم به راه آمدن توام
خسته نمیشود چشمهایم از این انتظار ، میمانم و میمانم از این خزان تا پایان بهار
تا تو بیایی و او که به انتظارش نشستم را ببینم ، تا چشمهایت را ببینم و دنیای زیبایم را در آغوش بگیرم
نمیتوان از تو گذشت ، به خدا نمیتوان چشم بر روی چشمهایت بست ، بگذار تو را ببینم ، تا آخرین لحظه ، تا آخرین حد نفسهایم….
نمیگویم که مرا تنها نگذار ، تو در قلبمی و هیچگاه تنها نمیمانم ، نمیگویم همیشه بمان ، تا زمانی که هستی من نیز میمانم ، اگر روزی بروی ، دنیا را زیر پا میگذارم ، نمیگویم تنها تو در قلبمی، نیازی به گفتنش نیست آنگاه که تو همان قلبمی… قلبی که تنها تپشهایش برای تو است ، زنده ماندن من به شرط تپشهای این قلب نیست ، به عشق بودن تو است !

 
پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, :: 13:29 :: نويسنده : pardis
 
پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, :: 13:23 :: نويسنده : pardis

 

بے تـــــو

 

 

چشـــــم دیدن

 


چیــزهایے را که

 

با تـــــــو

 


دیده ام را نــــدارم



ادامه مطلب ...
 
پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, :: 13:19 :: نويسنده : pardis

 

میدانم تو نیز حال مرا داری ، تو نیز مثل من ، هوای دلم را داری
میدانم با دلتنگی ها سر میکنی ، بس که اشک میریزی چشمان نازت را تر میکنی…
من که به خیال تو رفته ام به خیالات عاشقانه ، تو به خیالم پیوسته ای به یک حس عاشقانه
شیشه ی دلتنگی ها را شکسته ایم در دلهایمان،او که میفهمد حال ما را کسی نیست جز خدایمان!
کاش بیاید آن روزی که تو را در کنارم ببینم ، خسته ام از این انتظار ، سخت است بی خبر بودن از یار، آن یاری که مرا در راه نفسگیر زندگی همیشه همراهی میکند ، آن یاری که هوای دلم را بارانی میکند
مثل یک روز بارانی ، به لطافت همان بارانی که من عاشقانه

 دوستت دارم!

 

عکس های رومانتیک و عاشقانه بهار 92

 
پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, :: 13:9 :: نويسنده : pardis

 

حرفای یک دیوونه....

خدایا .....

خدایا....

خدایا.....

از تمام دنیا.....از تمام نعمت هات.....یک چیز کوچیکو میخوام ......البته در نظر بقیه کوچیکه.....اما اون دنیای منه .....

خدایا میشه دنیامو عوض کنم؟؟؟؟؟؟این دنیا...رو بهت بدم .....فقط اونو بگیرم؟؟؟؟؟خدایا این بار رومو زمین ننداز ....قبول کن ارزومو.....

خدایا براش بهترین هارو میخوام .....هر کاری براش میکنم تا شاد باشه....تا خوشحال باشه....فقط بخنده....و گزشتشو فراموش کنه.....همون جوری که به من زندگی داد میخوام بهش زندگی بدم.....

خیلی دوسش دارم خدایا ....نمیخوام بره....اخه اگه بره دوتا دنیامو میبازم.....دوتاشو ....اگه دنام رفت .....دنیای خاکی رو هم بهت میدم.....همشو میزنم به نام دنیای خودم....همیشگی.....

خدایا این بار رومو زمین ننداز ....ارزومو براورده کن......دنیامو بهم بده....ک کاری کن سر قولش همیشه بمونه...همیشه....

خدایا دنیا مو میدی؟؟؟؟؟خدایا من یک مرگ بدهکارم صد تا ارزو میخوام به جاش....به جای صد تا ارزو یکی اونم دنیام باشه....نره هیچ وقت اگه رفت .....اگه بره بدهیتو بهت میدم چون به جون دنیام قسم خوردم.....

خدایا ....

خدایا.....

خدایا....

ارزوم.....یادت نره....

 
پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, :: 13:4 :: نويسنده : pardis

 

اگــــر
 
 
هـدفــي بــراي زنــدگـي. . .
دلـي بــــراي دوسـت داشـتـــن. . .
و خدايـي بــراي پـــرستـــش داري . . .
خــــــــــو شـبـخــتـــــي . . .
 

 

 
چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, :: 22:46 :: نويسنده : pardis

ببین روی زمین افتادم … !
قند خونم رسیده به صفر !
بگو : دوستت دارم !
من به این دروغ شیرین محتاجم …
.

 
چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, :: 22:45 :: نويسنده : pardis

      به او بگویید دوستش دارم به او که قلبش به وسعت دریاییست که قایق کوچک

      دل من درآن غرق شده"به او که مرا از این زمین خاکی به سرزمین نور" شعر"

      ترانه برد وچشمهایم را به دنیایی پر از زیبایی باز کرد.

 
چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, :: 22:44 :: نويسنده : pardis

    وقتی کسی رو دوست داری حاضری براش جونتو فدا کنی

     حاضری دنیا رو بدی فقط یه بار نگاش کنی به خاطرش

     داد بزنی به خاطرش دروغ بگی حاضری رو همه چی

     حتی رو دفتر زندگیت خط بکشی که حالا پاره پاره

    شده خیلی چیزا رو مثل غرورت می شکنی تا دلش

    نشکنه اگه گفتی  به این چی میگن؟؟؟

     یک عشق واقعی!!

 
چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, :: 22:43 :: نويسنده : pardis

 

غریبه شدن در این نیست که کسی جنس صدایت را نفهمد یا احساست را درک نکند
.
.
.
.
 .
.
.
.
.
.
.
هرگاه عزیزت نگاهش را به دیگری تعارف کرد
.
.
.
.
آنگاه تو غریبی
 
چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : pardis

 

دلم تنگه واسه لحظه های با تو بودن 

                                                                                لحظه های عاشقونه زیر بارون 

باز دوباره  تو منو تنهای تنها گذاشتی 

                                                                               با کوله باره خاطره زیر بارون جا گذاشتی

من هنوز عاشقم انگار

                                                                              عاشق لحظه هایی که بودی کنارم

می دونم لحظه هایی که بودش دستات تو دستام 

                                                                              اما دلت یه جای دیگه کنار یه عشق دیگه 

ای خدا ،دل دیوونه هنوزم به یاد اونه  

                                                                              اما باز دووم میاره نبازه دل و به تو 

                                     دلی که بریده از تو دیگه نیس چشم به راه  تو 

 
چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, :: 19:50 :: نويسنده : pardis
 
چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, :: 19:39 :: نويسنده : pardis

 

ترجیح مــیدهم همــه را غریبــه صـدا کنم!


تا وقتــی از پشت خنجر میزننـد؛


با خودم بگویم:


بـی خیال..از غریــــــــبـــــــه بیش از ایـن انتظاری نیست...! ...

 


ادامه مطلب ...
 
چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, :: 18:50 :: نويسنده : pardis

 

مــی خـواهـم داستـانـی از علاقــه ام بـه تــو را بنـویسـم

یـکی بـــود ، یـکی …

بـی خیال……..!!

خــلاصـه اش میشود اینــکـه

دوستـت دارم ، لعـنتـی . . . !



ادامه مطلب ...
 
چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, :: 19:47 :: نويسنده : pardis
 
چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, :: 16:48 :: نويسنده : pardis

 

یک شبی مجنون نمازش را شکست

بی وضو در کوچه ی لیلا نشست

گفت : یارب از چه خوارم کرده ای ؟

 بر صلیب عشق دارم کرده ای ؟

مرد این بازیچه دیگر نیستم

این تو و لیلای تو ، من نیستم

گفت ای دیوانه ، لیلایت منم

در رگت پنهان و پیدایت منم

 سال ها با جور لیلایت ساختی 

من کنارت بودم و نشناختی .


ادامه مطلب ...
 
یک شنبه 25 فروردين 1392برچسب:, :: 20:0 :: نويسنده : pardis
 
یک شنبه 25 فروردين 1392برچسب:, :: 16:11 :: نويسنده : pardis

امروز روزیه که چهارماه پیش ما عزیزیو از دست دادیم عزیزی که برا ما کاری نکرد اما برا خانوادش سوتونی بود که

 

با رفتنش خونوادش ازهم پاشید پدر مادرش کمرشون شکست حالا حتی خانوادشم کنارهم نیستن که برن

 

سرخاکش امروز تو دل مادر پدرش غوغاییه خواهش می کنم بخاطر سن کمش بخاطر اینکه یک هفته قبل بیست سالگیش

رفت و بخاطر گناهی که کرد براش فاتحه بفرستید تا بلکه عذابش کم تر بشه

 

 

امیر جان همیشه در قلب مان می مانی.

 
یک شنبه 25 فروردين 1392برچسب:, :: 16:2 :: نويسنده : pardis

دل من حوصله کن داد زدن ممنوع است.!!؟؟؟

 

بین این قوم که هر کار ثوابیست"کباب..این "دل سوخته" را باد نزن"

ممنوع است.!!؟؟؟

تیشه بر "ریشه" ی فرهاد زدن "شیرین" است.!!؟؟؟

حرفی از تیشه فرهاد زدن ممنوع است.!!؟؟؟

ادی" از منظر این قوم گناهیست بزرگ.!!؟؟؟

بزن آهنگ ولی" شاد" زدن ممنوع است.!!؟؟؟


                                       ممنوع است..!!؟؟؟



ادامه مطلب ...
 
جمعه 23 فروردين 1392برچسب:, :: 15:45 :: نويسنده : pardis

 دخترم که سرطان گرفت خونه رو درد و غم گرفت . موهای بچم که ریخت ، بی تابی اول حرف زندگیم شد . وقتی که گفت : چرا همه مو دارن و من ندارم گریه ها و بغض های همسرم مهمان ما شد . درد های شبانه بود و گریه های بی امان . بدن نحیف و لاغرش تاب مبارزه نداشت . و او تسلیم شد .

 

برای همه بچه های سرطانی ؛ کاش هیچ کدومشون تسلیم نشن


 

 
جمعه 23 فروردين 1392برچسب:, :: 15:20 :: نويسنده : pardis

من نظر نمیخوام ولی اگه این مطالبو خوندید برای همه ی بچه های مریض دعا کنید

داستان کوتاه آموزنده



ادامه مطلب ...
 
جمعه 23 فروردين 1392برچسب:, :: 15:10 :: نويسنده : pardis

پای وجدان>معرفت>جون مخاطبای خاصتون بیاید نظر بدید

 

 

 
جمعه 23 فروردين 1392برچسب:, :: 14:42 :: نويسنده : pardis

خدایا


به فکرمان.......منطق

به قلب مان.... آرامش

به جسم مان.... امنیت

به روح مان..... پاکی

به وجودمان.......آزادی

به دست هایمان ........قدرت

به چشم هایمان.......زلالی

به زندگی مان.......عشق

به تعهدمان .....صداقت

به دوستی مان ......تعهد

عطا کن...

 
جمعه 23 فروردين 1392برچسب:, :: 15:0 :: نويسنده : pardis

 

 

مرد باید وقتی عشقش عصبانیه،ناراحته،میخواد دادبزنه وایسه روبروش وبگه؛توچشام نگاه کن...حالا دادبزن بگو ازچی ناراحتی؟
بعد عشقش دادبزنه، گله کنه،فریاد بکشه حتی بامشتای زنونش بکوبه توبغله مردش...
آخرش خسته میشه میزنه زیر گریه همونجا باید بغلش کنه نذاره تنهاباشه حرف نزنه،توضیح نده فقط نذاره تنهاباشه نذاره احساس کنه تنهاست مرد باید گاهی وقتا مردونگیشو باسکوت ثابت کنه...       

 

دختر: شنیدم داری ازدواج می کنی .. مبارکه ..

خوشحال شدم شنیدم..

پسر: ممنون ، انشالله قسمت شما..

دختر: می تونم برای آخرین بار یه چیزی ازت بخوام؟؟؟

پسر: چی می خوای؟

دختر: اگه یه روز صاحب یه دختر شدی می شه اسم منو روش بذاری؟

پسر: چرا؟

میخوای هر موقع که نگاش می کنم ..صداش می کنم درد بکشم؟؟

دختر: نه.. !!

آخه دخترا عاشق باباهاشون می شن..

می خوام بفهمی چقدر عاشـــــقت بودم...!

آیکـــون هاے پـ ـادشـاه وَ مـَ ـلکـ ـه 

امشب رفتم بالا بــ ـسـ لامـ تـ ـیِ اونی که فردا دارم میرم ببینمش

 
جمعه 23 فروردين 1392برچسب:, :: 14:56 :: نويسنده : pardis

یه مخاطب خاصم نداریم که  ما رو اینجوری بغل کنه.

 
جمعه 23 فروردين 1392برچسب:, :: 14:41 :: نويسنده : pardis

عاشقانه هایی کوتاه و متفاوت! 

 

می دانم  خیلی  غلط  می کند ... ،

 ولی  چه کنم ... ؟!

 
  دل َم  تو  را  می خواهد ...


ادامه مطلب ...
 
پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, :: 11:54 :: نويسنده : pardis

 سلام به دوستان عزیزم دلم میخواد یه قسمتی برا داستان ها و حرفای عاشقانه اتون و مشکلاتتون درست کنم 

 

هرکی که دوست داره می تونه داستانشو تو قسمت نظرات خصوصی برام بفرسته تا بذارمش تو وبلاگ

 
پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, :: 11:21 :: نويسنده : pardis

مادر دو بخش دارد و ما هر چه میکشیم از بخش دوم است!

                                                    در.

 

 

 

                              

 
پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, :: 11:40 :: نويسنده : pardis

اگه بخوای از ته دل به یکی یه سیلی محکم بزنی به کی میزنی

 
پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, :: 11:35 :: نويسنده : pardis

ماندن به پای کسی که دوستش داری قشنگ ترین اساماندن به پای کسی که دوستش داری قشنگ ترین اسارت زندگی استرت زندگی است

 

 

مي خواهم برگردم به روزهاي کودکي

آن زمان ها که پدر، تنها قهرمان بود .

 عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه مي شد.

بالاترين نــقطه ى زمين، شــانه هاي پـدر بــود ...

بدتـرين دشمنانم،  برادر هاي خودم بودند .

تنــها دردم، زانو هاي زخمـي ام بودند.

تنـها چيزي که مي شکست، اسباب بـازي هايم بـود

و معناي خداحافـظ، تا فردا بود.

 



ادامه مطلب ...
 
سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:, :: 23:0 :: نويسنده : pardis

امروزززززززززززززززززززززززززز خیلیییییییییییییییییییییی خوشگذشت چون پروزه اماری داشتم با دوستم رفیتم یه

 

سری تست به مردم دادیم خیلی خوشگذشت جاتون خالی خیلی شغل جالبی  بود اگه زبونم لال خدایی نکرده خدا اون

 

روزو نیاره کنکور قبول نشم این کاره میشم دعا کنید مدیریت بازرگانی بیارم توروخداااااااااااااااااااااااااااااااااا

 
سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:, :: 13:50 :: نويسنده : pardis

 افا خیلی نامردید چرا نظر نمیدید میخوام بدونم دوس میدارید یا نه

 
شنبه 17 فروردين 1392برچسب:, :: 19:58 :: نويسنده : pardis

http://www.jucsuckers.com/Images/love%20heart.jpg

 
شنبه 17 فروردين 1392برچسب:, :: 19:56 :: نويسنده : pardis

 

رفتم نشستم کنارش..

گفتم: برای چی نمیری گلات رو بفروشی؟

گفت:بفروشم که چی؟

تا هفته قبل میفروختم که با پولش ابجیمو ببرم دکتر دیشب حالش بد شد و مُرد ..

بعد با گریه گفت:تو میخواستی گل بخری؟

...
گفتم:بخرم که چی؟

تا دیروز میخریدم برای عشقم امروز فهمیدم باید فراموشش کنم...!

اشکاشو که پاک کرد, یه گل بهم داد با مردونگی گفت: بگیر باید از نو شروع کرد تو بدون عشقت,من بدون خواهرم...